۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

مادر


مادر...اری زبانم از تعریف و توضیحش نا توان است ,نمی دانم چه بگویم درباره اش تا حق مطب را ادا کرده باشم تنها می دانم خدا با افریدنش نشان داده چقدر مخلوقاتش را دوست داشته که مادر را به انها عطا کرده است.
این مادر کیست که تا نامش اورده می شود وجودمان سرشار از ارامش می شود و کودک در شرایط سخت و دشوار تنها اغوش او را مامن خود می داند و بس
این مادر کیست که در کودکی فرزند با شیرش سرشت و خوی راستین را در فرزند می پروراند و موسی پیامبر نمی نوشد شیری را مگر شیر مادر
اری حقیقتا مادر کیست؟
مادر اینه ی تمام نمای خوبی های عالم است
گویند بهشت زیر پای مادران است ,خیلی دوست دارم بدانم این بهشت کجاست که ارزش قدم نهادن مادر در ان را دارد و شاید بهشت تنها مقدمه ای برای زندگی جاودانه ی مادران است نمی دانم شاید...
خدایا سایه ی هیچ مادری را از سر فرزندانش کم مکن

۱۳۸۸ شهریور ۲۲, یکشنبه

دوست را نقاشی کن

قلم را در دست گرفتم و ان را بر کاغذ نهادم...گفتم نقش دوست بکش...لحظه ای صبر کردم تا نقاشی کند...اما دیدم نقشی نمی زند ...گفتم چرانقشی نمی زنی؟...گفت: مگر می توان فداکاری,مهربانی و عشق را به تصویر کشید؟...لحظه ای تامل کردم و بعد کاغذ همچون گونه هایم با قطرات اشک خیس شد

فرشته ی زمینی


سال ها غمی در دل داشتم و کسی نمی فهمید . بروز می دادم , فریاد می زدم ولی باز کسی نمی فهمید ولی تو ای دوست با یک نگاه به چشمانم عمق غم مرا یافتی و پریشانی و نگرانی در چشمانت موج زد , به کمک من امدی و درد مرا التیام بخشیدی . حالا تو در چشمان من شادی را می یابی و من در چشمانت حس قشنگ یک دوست نه حس قشنگ یک فرشته ی زمینی را می بینم

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

كاش يه روزي مي شد

مي خواهم بنويسم ولي ذهنم از دغدغه ها خالي نيست حرف هاي نوشته شده روي دلم کم نيست اما زبانم مرا ياري نمي کند
مرا ياري نميکند تا بسياري از نا گفته هايم را حتي لحظه اي براي خودم زمزمه کنم
شايد مي ترسم با گفتنشان براي ديگران و يا خودم اشکم جاري شود
و يا شايد ديگر کسي قلبش براي کسي نمي تپد
شايد و شايد ها ي ديگر .
واي اگر فکر هايي که در سرم هست مجال پرواز کردن به سوي تحقق را داشتند
ديگر غمي نبود
و اگر بهتر بگويم فرصتي براي دلواپسي باقي نمي ماند
چون ديگر غرق در درياي
علايقم بودم و بايد براي رسيدن به تمام آن ها دم زمان را مي ديدم
تا کمي اهسته تر پيش رود
چون خواسته ها زيادند و عميق ولي زمان کوتاه و بي رحم

رامتين